بازم سوتی

سلام بر همه بازم سوتی های جدید  اوردم

امروز سرکلاس دین وزندگی هیچی نفهمیدم می پرسید چرا؟؟؟

اگه یه نگاه به بخش زیر بندازین متوجه می شید

به نظر شما در یک کلاس مرز سوتی ها باید چقدر باشه؟

 

در وجود عمق وجودی انسان.......معنی:درعمق وجود انسان......

آخه اینم جمله است!!! فایده ی این همه درس خواندن  چیه؟

 

انسان درتقوا بیشتر بشه.........معنی:تقوای انسان بیشتر بشه

چی بگم اگه بشه چی میشه

 

کاخ زیبا وچیز باشی.........معنی:نامفهوم اگه فهمیدید به ما هم بگید....

واقعا در این باره نظری ندارم

 

حالا تازه این بخشی از سوتی هاست منتظر بقیه در پست بعدی باشین

[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ 16:51 ] [ rain ] [ ]

 

سلام دوس جوني ها خوبيدچه خبر؟همه چي خوب پيش ميره؟اميد وارم خوب بريم سراغ سوتي هاي جديدمون راستش اين همه از بچه ها سوتي گرفتم حالا نوبت سوتي خودمه!زنگ كلاس بود همه ساكت نشته بودن وداشتن تمريني كه دبيرفيزيكمون داده بودرو حل ميكردن منم مثل بقيه مشغول حل كردن بودم وقتي جوابو به دست آوردم دبيرمون روصدا كردم كه بياد جوابو ببينه چون بقيه هم جواب داده بودن كلاس شلوغ شدوهركس ميخواست دبيرجوابشو ببينه راستش اين آدم دوبار اومد بالاسرمن وبدون اينكه متوجه بشه براي ديدن جوابم دارم حنجره مو جر ميدم جواب بقل دستي هامونگاه ميكنه وميره دوبار اومدبالاسرم وهرباربدون هيچ توجهي به من رفت ولي اينباروقتي براي بار سوم جوابمو نگاه نكردورفت عصباني شدم وگفتم اِاِاِاِاِاِاِاِاِا اين كه دوباره رفت باورتون نميشه دركمال ناباوري برگشت وگفت ببخشدهواسم نبود.بچه هاجاتون خالي دلم ميخواست اون موقع زمين دهن واكنه توش غرق شم مردم ازخجالت تاآخر كلاس داشم رنگ عوض ميكردم وبه خودم وگوشاي اين دبيره بدو بيراه ميگفتم من موندم اين همه گلوموجر دادم نفهميد يه كلمه گفتم شنيد واقعاكه 

[ یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, ] [ 12:23 ] [ دخترشجاع ] [ ]
بازم سوتی

سلام بچه ها بهتون گفته بودم دارم سوتی معلما روجمع می کنم؟؟!!

ولی یه خرده انصاف به خرج بدین خدایش این فقط معلما هستن که سوتی میدن?یعنی ماهاهیچ وقت نشده که سوتی بدیم،امروزیکی ازدوستام اومدوکنفرانس داد نه یعنی زحمت سوتی های این هفته مون رو ایشون به گردن گرفتن که من شخصاًدرهمین زمان اعلام میدارم که کلی مدیونشون هستم واسه دادن این همه سوژجدید برای اضافه کردن به وبلاگمون حلانوبتی هم که باشه نوبت دسته گل های به آب داده مونه.

یکی بود یکی نبودامروز یکی از دانش آموزان محترم مدرسه می خواست کنفرانس بده....

مرگ من جمله روداشته باشین

به مثلاًبه جای رستگاری ازراه رستگاری خارج شویم........نه بابا

ازچه راه های میتونیم راه های درستوبشناسیم.........حرفی ندارم

واینوبازتوجه میکنیم به چیزایی که خداوند بهمون داده.........جمله روباش

بخاطر کار رضای خدا باشه...........اینطر که شمامیفرمایید حتماً

اینقدر دوستان زحمت میکشنا دیگه مجالی برای حرف زدن نیست

واقعاااااااااااااااااااااااکه حسسسسسسسسسسسسابی خسته نباشن...بای.

[ پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, ] [ 14:40 ] [ دخترشجاع ] [ ]